♥ عشق من و دنیام ♥
ما به هم میرسیمو خوشبختیم
نظرات شما عزیزان:
چو شیرینتر نمود ای جان، مها شور و بلای تو
بهشتم جان شیرین را، که میسوزد برای تو
روان از تو خجل باشد، دلم را پا به گل باشد
مرا چه جای دل باشد، چو دل گشتهست جای تو
تو خورشیدی و دل در چه، بتاب از چه به دل گه گه
که میکاهد چو ماه ای مه، به عشق جان فزای تو
ز خود مِسَم به تو زرم، به خود سنگم به تو دُرم
کمر بستم به عشق اندر به اومید قبای تو
گرفتم عشق را در بر، کله بنهادهام از سر
منم محتاج و میگویم ز بیخویشی دعای تو
دلا از حد خود مگذر برون کن باد را از سر
به خاک کوی او بنگر ببین صد خون بهای تو
اگر ریزم وگر رویم چه محتاج تو مه رویم
چو برگ کاه میپرم به عشق کهربای تو
الا تبریز خوش جایم ز شمس الدین به هیهایم
زنم لبیک و میآیم بدان کعبه لقای تودوست دارم عشق من
پاسخ: duste manlotf dari
MiSs-A |