♥ عشق من و دنیام ♥

ما به هم میرسیمو خوشبختیم

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
:(

ادامه مطلـب
|یک شنبه 21 آبان 1391برچسب:,| 23:51|من|

احتمالاً یک تکه از احساسم را پشت و رو پوشیده ای

که هر چه می نالد

نمـــــــــــــی فهمـــــــــــی

نفســــــــــــــــــــــــــم

در یقه ی وجودت گیر کرده

. . .

 

!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

 

 

چه بی تابانه می خواهمت

ای دوری ات آزموت تلخ زنده به گوری

چه بی تابانه تو را طلب می کنم...

 

!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

 

 

|شنبه 20 آبان 1391برچسب:,| 20:42|من|

 

روزها فکر تو ام...
شب ها خواب می بینم تورا...
خواب شب پوچ است...
بیدار می خواهم تورا!!!!


                                      !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

 

هوشم یا بیهوش

حس خطا خاموش

آرام , آهسته

خط روی وابسته

مغز است میزانی

احساس , ویرانی

سنگینیِ تصمیم

دنیای بی ترسیم

شبها در کابوس

هشدار در ناقوس

کودک دگر دیر است

آینده تقدیر است

 

 

نتیجه نا پیدا , ادامه تا فردا

 

 

 

 

|شنبه 20 آبان 1391برچسب:,| 20:17|من|

به نظر شما میشه عاشق 2نفر بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

راستشو بگید

به نظر من که هرگز نمیشه!!!

 

|پنج شنبه 18 آبان 1391برچسب:,| 16:5|من|

 

دوستت دارم چون تنهاترین ستاره زندگی منی

دوستت دارم چون تنها ترین مصراع شعر منی

 دوستت دارم چون تنها ترین فکر تنهایی منی

 دوستت دارم چون زیباترین لحظات زندگی منی

 دوستت دارم چون زیباترین رویای خواب منی

 دوستت دارم چون زیباترین خاطرات منی

 دوستت دارم چون به یک نگاه عشق منی

 دوستت دارم چون همه ی وجودمی

 دوستت دارم چون بهونه ی زیبای دلتنگی منی

 


 

 

(خداوندا)

خداوندا نمی دانم
در این دنیای وانفسا
كدامین تكیه گه را تكیه گاه خویشتن سازم
نمیدانم
نمی دانم خداوندا.
در این وادی كه عالم سر خوش است و دلخوش است و جای خوش دارد.
كدامین حالت و حال و دل عالم نصیب خویشتن سازم
نمی دانم خداوندا
به جان لاله های پاك و والایت نمی دانم
دگر سیرم خداوندا.
دگر گیجم خداوندا
خداوندا تو راهم ده.
پناهم ده .
امیدم خداوندا .
كه دیگر نا امیدم من و میدانم كه نومیدی ز درگاهت گناهی بس ستمبار است و لیكن من نمیدانم
دگر پایان پایانم.
همیشه بغض پنهانی گلویم را حسابی در نظر دارد و می دانم كه آخر بغض پنهانم مرا بی جان و تن سازد.
چرا پنهان كنم در دل؟
چرا با كس نمی گویم؟
چرا با من نمی گویند یاران رمز رهگشایی را؟
همه یاران به فكر خویش و در خویشند. گهی پشت و گهی پیشند
ولی در انزوای این دل تنها . چرا یاری ندارم من . كه دردم را فرو ریزد
دگر هنگامه ی تركیدن این درد پنهان است
خداوندا نمی دانم
نمی دانم
و نتوانم به كس گویم
فقط می سوزم و می سازم و با درد پنهانی بسی من خون دل دارم. دلی بی آب و گل دارم
به پو چی ها رسیدم من
به بی دردی رسیدم من
به این دوران نامردی رسیدم من
نمیدانم
نمی گویم
نمی جویم نمی پرسم
نمی گویند
نمی جوند
جوابی را نمی دانم
سوالی را نمی پرسند و از غمها نمی گویند
چرا من غرق در هیچم؟
چرا بیگانه از خویشم؟
خداوندا رهایی ده
كللام آشنایی ده
خدایا آشنایم ده
خداوندا پناهم ده
امیدم ده
خدایا یا بتركان این غم دل را
و یا در هم شكن این سد راهم را
كه دیگر خسته از خویشم
كه دیگر بی پس و پیشم
فقط از ترس تنهایی
هر از گاهی چو درویشم
و صوتی زیر لب دارم
وبا خود می كنم نجوای پنهانی
كه شاید گیرم آرامش
ولی آن هم علاجی نیست
و درمانم فقط درمان بی دردیست
و آن هم دست پاك ذات پاكت را نیازی جاودانش هست

 

|سه شنبه 16 آبان 1391برچسب:,| 22:29|من|

 

 

شب روی جاده نمناک می خوانم هر مهتاب تو را

و تو آرام می آیی و می نشینی در سکوت سینه ام

زیر لب با شوق صدایت می زنم

و تو دست در دستم می نهی

و چشمهای فسونگرت می برد مرا...

گوش کن نبضم از طغیان خون متورم شده است

و تنم از وسوسه ای می سوزد

تو را می خواهم برای بودنت ...ماندنت...همیشه و همیشه

|جمعه 5 آبان 1391برچسب:,| 23:50|من|

                                                   

                       

                                        وقتی  که دل دست‌هایم                  

 

 

                     تنگ می‌شود برای انگشتان کوچکت


 

 

                       آن‌ها را می‌گذارم برابر خورشید


 

                       تا با ترکیبی از کسوف و گرما

 

                       دوری‌ات را معنا کنم.

 

 

 

 

|جمعه 5 آبان 1391برچسب:,| 23:48|من|

سالهاست که مرده ام

بی تو

نه بوی خاک نجاتم داد،

نه شمارش ستاره ها تسکینم...

چرا صدایم کردی ؟

چرا ؟
 

 
دلتنگ...!!!

.

که باشی...!!!

.

شادترین

لحظه ها

هم...!!!

.

بارانیست...

|دو شنبه 1 آبان 1391برچسب:,| 22:25|من|

میخواهمتــــــــــــــــــــ… .


ولــــی…

دوری…

خیلی خیلی دور

نه دستم به دستانـــــــت میرسد

نه چشمانم به نگاهتــــــــــــــــــ 

 

با تو بودن برايم بهترين لحظات زندگي است


ومن وجود پر مهر و سرشار از عشق تو


را در كاشانه قلبم به وضوح ميبينم


ومي دانم با تو ميشود به خدا رسيد
 

 

 

چهره ات روی آیینه ی ساعتم حــــک شده


حفر شده روی عقربه های دقیقه شمار

ثانیه شمار

و هفته ها و ماه ها و سال ها

زمان ندارم

تو زمان منی

با تو جهان لحظه های کوچک پایان گرفته

چیزی برای من نمانده!

 

خدایا چه قدر محتاج توام

وقتی فصل اشک سر می رسد

چه قدر باید دنبال دست هات در شلوغی

خیابان های خیس بگردم؟!

 

|پنج شنبه 27 مهر 1391برچسب:,| 22:23|من|

 

              

به عشق تو زنده ام ، با یاد تو نفس می کشم و با خاطراتت جان میگیرم.
به امید رسیدن به تو منتظر می مانم ، یا به تو می رسم و یا باید قید این زندگی را بزنم.
به عشق بودن تو هستم ، تو نباشی یک لحظه هم نمی توانم در این دنیای بی محبت زنده بمانم . همه وجودم ، عطر نفسهایم ، هوای زنده بودنم تویی ای عشق من.
به عشق تو نفس می کشم و این لحظه های سرد را با گرمی عشق تو سپری میکنم.
آنقدر در کنار جاده زندگی منتظر می مانم تا تو بیایی و مرا با خود ببری.
از این انتظار هیچگاه خسته نخواهم شد چون من یک عاشقم.
عاشقی که سالهاست در پی تو بوده و تو را به سختی به دست آورده است.
اگر زنده ام به امید رسیدن به تو است ، نا امیدم نکن که این دل من بی طاقت است.

هر جا باشی ، دوستم داشته باشی یا نداشته باشی ، مرا بخواهی یا نخواهی ،
دوستت دارم. بدان و باور داشته باش که من تو را دوست دارم بیشتر از آنچه که دلت باور دارد.

 


                     

به هوای اینکه تو هستی به عشق بودنت چشمانم می بارند ، فرداها را در کنار تو زیبا
می بینم و خوشبختی من در گرو بودن تو در کنارم است عزیزم.
تو با بودنت در کنارم با محبت و عشقت مرا خوشبخت کن ، تا من نیز جانم را برای
خوشبختی ات فدایت کنم.به هوای بودن تو این زندگی سخت را تحمل میکنم ، تو نباشی من میمیرم.
نیاز این قلب شکسته من تویی و وجود پر مهر تو ، پس بیا به این قلبی که دیوانه وار
عاشق تو است محبت و عشق برسان

در این جاده زندگی تنها یک راه را می بینم و آن نیز به تو رسیدن است ، غیر از آن
مطمئن باش که بی راهه می روم بی راهه ای که همان دره نابودی است

|چهار شنبه 19 مهر 1391برچسب:,| 18:9|من|

MiSs-A

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 20 صفحه بعد